لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
دلم به آتشفشانی خاموش می ماند
که گاه گاه
فوران می کند
و شراره های سربی و خاکستری عشق را
بر پیکره وجودم سرد می گرداند
من آتشفشانی خاموشم
در نزدیکی شهر تو
و اب و هوای سرزمین دلم
امشب دوباره بارانی است
من آتشفشان دردم
روزی تمام درونم را
فوران می کنم
تا شعاع محبت ها ، مهربانی و عشق
من دلم می خواهد آتشفشانی از عشق تو باشم ....
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : چهار شنبه 14 مرداد 1394نظر بدهید
| 16:23 | نویسنده : PHILIP LAHM |




















لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید