منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم
دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم منتظر لحظه ای هستم که در
کنارت بنشینم سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو.....
از داشتن تو...اشک شوق ریزم منتظر لحظه ی مقدس که تو را
در آغوش بگیرم بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم وبا تمام
وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه کنم اری من تورا دوست دارم
وعاشقانه تو را می ستایم
آری ... من عشقم را دوست دارم
عشقم ، تا ابد تا وقتی که این دل می تپد
فقط تـــــــــــــو ، قلب تــــــــــــو
وجود تــــو ، را دوست میدارم ...
وقتـي يــه دخــتر بـخاطــر يـه پســر اشــك ميريزه ،
يعـني واقعـا دوســش داره
امـــا ...
وقـتی یـه پسـر بخــاطــر یـه دختـر اشـک بریزه ،
یعنـی دیگتـه هیچتـوقـت نمیـتونه کـسی رو مــثل اون دوسـت داشـته باشه
این روزا خیلی چیزا دست من نیست …..
مثلا دستهـــایت …..!
خاک بر سرِ تمامِ این کلمات
اگر تو از میانِ تمامشان
نفهمی من هم دلتنگم . . . !
اماچاره چیست ....!!!
اگر جمله ی دوستت دارم قیام علیه بندهای میان من و توست؛
اگر جمله ی دوستت دارم راضی كننده و تسكین دهنده قلبهاست؛
اگر جمله ی دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست؛
اگر جمله ی دوستت دارم پایان همه جدایی هاست؛
اگر جمله ی دوستت دارم كلید زندان من و توست؛
پس با تمام وجود فریاد می زنم..... دوستت دارم.
ناسپاس از عشق پاکت نیستم
من که عمری با خیالت زیستم
دوستت دارم به جان تو قسم
روی حرفم تا ابد می ایستم
تا ابد ب پات میمونم عشق خوشگل و با نمکم
همیشه گفته بودم مال منی ، تو هوای نفسهای منی
به بودنت میبالم ، من به این حس مینازم ، و عشق را با من و تو میسازم
هیچگاه خودم را نمی بازم
تو با یک نگاه مرا به کجاها کشاندی ، من تو را با عشق به همه جا میکشانم
از ساحل عشق ، تا قله خوشبختی ها ، در زیر این باران ، تا اوج ابرها
من و تو و حس همیشه با هم بودن ، در کنار هم بودن و این شعر عاشقانه را با هم خواندن
دنبال بهانه ای بودم که باز بیایم و برایت بنویسم
همه احساسی را که به تو دارم...
بهانه ای جز دوست داشتت نیافتم و
این همان است که مرا برای ادامه زندگی امیدوار می کند
جون و زندگی من فدای تو
تو که همه وجود منی و عاشقانه دوستت می دارم
قربونت برم نازنین جونم
برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم
دست نوازش بر سرش میکشم، میگویم: غصه نخور، میگذرد…
برای دلم، گاهی پدر میشوم
خشمگین میگویم: بس کن دیگر بزرگ شدی …
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم، میبرمش به باغ رویا …
دلم ، از دست من خسته است…
در زندگی
هرکسی را که دوست بداری از او ضعیفتری
زیرا برای راضی نگه داشتنش
حاضری دست به هرکار اشتباهی بزنی…
لازم نیست مرا دوست داشته باشی
من تو را
به اندازهی هر دومان
دوست دارم
وقتی از تو می نویسم
خدا
به من نزدیکتر می شود
انگار پایین می آید
تا شعری که برایت نوشته ام را
بخواند!
عاشق نیستم،
شاعرم.
فقط نمیدانم چرا وقتِ نوشتن از تو
بال درمیآورم!
•
دو چیز تو دل منه؛یکی عشق تو و دیگری خدا؛ با تموم وجود میپرستمتون ؛
آره عشق خوب گلم ،میپرستمت عزیز دلم …
الهی من فدات بشم
قربون اون چشات بشم
فدای رخ ماهت بشم
دوست دارم همیشه
زندگی من اینجا
بدون تو نمیشه
مهربانم
با تو عهدی ميبندم نا گسستنی
فراموش نشدنی
و ماندگار
قلبم را به تو هدیه میدهم
به تو که سر تا پای وجودت را ذرّه ذرّه دوست ميدارم
و به آن عميقاً عـشق ميـورزم
ای عزیز ِستودنی
مهربان ِماندنی
نازنین ِخواستنی
بدان و آگاه باش که من
تو را
هيچگاه
هيچ کجا
هيچ لحظه ای
تنها نخواهم گذاشت
و لحظه ای از تو غافل نخواهم شد
مطمئن باش
تمام احساسات زیبای من عاقلانه و عاشقانه تقدیم تو مهربان باد ...
شعر از یه بنده خدا ؛ ولی حرف دل من ...
جون فداش کنی ، وقتی کسی رو دوس داری
حاضری دنیارو بدی ، فقط یه بار نیگاش کنی
به خاطرش داد بزنی ، به خاطرش دروغ بگی
رو همه چی خط بکشی ، حتی رو برگ زندگی
وقتی کسی تو قلبته ، حاضری دنیا بد باشه
فقط اونی که عشقته ، عاشقی رو بلد باشه
قید تموم دنیارو به خاطر اون می زنی
خیلی چیزارو می شکنی تا دل اونو نشکنی
حاضری که بگذری از دوستای امروز و قدیم
اما صداشو بشنوی ، شب ، از میون دو تا سیم
حاضری قلب تو باشه ، پیش چشمای اون گرو
فقط خدا نکرده اون یه وقت بهت نگه برو
حاضری هر چی دوس داشت ، به خاطرش رها کنی
حسابتو ، حسابی از مردم شهر جدا کنی
حاضری حرف قانونو ، ساده بذاری زیر پات
به حرف اون گوش کنی و به حرف قلب با وفات
وقتی بشینه به دلت ، از همه دنیا میگذری
تولد دوبارته ، اسمشو وقتی می بری
حاضری جونتو بدی ، یه خار توی دساش نره
حتی یه ذره گردوخاک تو معبد چشاش نره
هنگامی که نگاهت را به نگاهم دوختی آهسته و بی خبر دل سپردم. عکست
راروی قلبم حک کردم آنگاه به خود قول دادم که دیگربه هیچ نگاهی خیره نشوم
دریچه ی قلبم را محکم بستی، به جز نگاهت، به نگاهی خیره نشدم...
چشم در انتظار توست و دلم در گرو عشق تو .
دوست دارم تمام دلتنگيهايم را باشعرهايم به سرزمين چشمانت هديه كنم.
دوست دارم شبنم هاي دلواپسي ام را در روي گل گونه هايت جاري سازم
دوستت دارم و بيشتر و بيشتر از هميشه...
دلم برات تنگ شده. دلم می خواد با تو باشم،
کنارت باشم. دلم می خواد دستات تو دستام باشه در حالی که سرم رو می ذارم رو شونه هات
. دلم می خواد تو چشای خوشگلت زل بزنم و دنیا تو این لحظه متوقف بشه برا همیشه.
دلم می خواد تمام خیابون های شهر رو باهات قدم بزنم در حالی که از خودمون برا هم می گیم.
دلم می خواد بدونی چقدر عاشقتم و دوستت دارم. دلم می خواد قلبم رو پیشت جا بزارم و دلت مال من باشه برا همیشه.
دلم همه ی اینارو می خواد و از همه بیشتر تو رو.....
دلم تو رو میخواد دلبر گلم....
همه وجودم....
همه چیزم ....
عشق خوب و گل و عزیز من
همیشه عاشقت میمونم
همونطور ک تا الان موندم ب پای عشقمون
و وظیفم هم همین بوده با این همه وفاداری تو
خانوم با وفای من
همیشه عاشقت میمونم
فقط ب امید بدست اوردن تو زنده یم گل خوشگلم ....
ﻣَﻦ ﺣَﺴــــــــــﻮﺩﻡ ...
ﮐَﺴــــﯽ ﮐــــﻪ ﻣﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ ...
ﯾَﻌـــــــــــــــــﻨﯽ ﻣــــــــﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ !
ﻣﺎﻝِ ﺧﻮﺩ ِ ﺧﻮﺩﻡ !
ﯾَﻌـــــــــــــــــﻨﯽ ... ﻫﯿــــﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﻨﻪ !
ﭼـــــــــــــﻮﻥ .... ﭼﺸﺎﺵ ﻭ ﺍَﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭﻣﯿــــــــﺎﺭﻡ ! ...
ﻫﯿﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺎﺵ ﺣﺮﻓــــ ﺑﺰﻧﻪ !
ﭼـــــــــــــﻮﻥ ... ﺧﺮﺧﺮﺷــﻮ ﻣﯿﺠﻮﺋﻢ ! ...
ﻫﯿﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺶ ﺩَﺱ ﺑﺰﻧﻪ ! ...
ﭼــــــــــــــــﻮﻥ ... ﺟﻔﺖ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮﻭﻭﻭ ﻗﻠﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ....
یعـــــــــــﻨﯽ ... ﻫﯿﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺣَﺘــــــــــــﯼ ﺑﺶ ﺍِﺷﺎﺭﻩ ﮐﻨﻪ !! .. !!
ﻣَﻦ ﺣَﺴــــــــــﻮﺩﻡ ...
ﮐَﺴــــﯽ ﮐــــﻪ ﻣﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ ...
ﻫﻤﻪ ﭼﯿــــﺰِﺵ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩِ ﺧﻮﺩﻣـــــﻪ !
ﻗﻠﺒِﺶ ...
ﻣﻐﺰِﺵ ...
ﺭﻭﺣـــــِﺶ ...
ﺣﺮﻓﺎﺵ ....
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺵ ...
ﺻﺪﺍﺵ ...
ﺩﺳﺘﺎﺵ ...
ﺣﺘﯽ ﻧﻔﺴﺎﺵ ...!
ﻣَﻦ ﺣَﺴــــــــــﻮﺩﻡ ...
ﮐَﺴــــﯽ ﮐــــﻪ ﻣﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ ...
ﺣﺘــــﯽ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺶ ﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍَﺣَﺪﯼ ﻧﻤﯿﺪﻡ !
ﺁﺭﻩ ﻣَﻦ .. ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﻡ ﻣﯿﮑﻨــــــــﻢ ﮐﻪ ﺣَﺴــــــﻮﺩﻡ
همينه كه هست...
توی زندگی بعضی چیزها بزرگ ،
بعضی چیزها کوچک
بعضی چیزها ساده
و بعضی چیزها مهم هستند :
بزرگ مثل عشق ،
کوچک مثل غم ،
ساده مثل من ،
مهم مثل تو ::
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست ، مرا شاد میکند
لبخند را به دنیایم هدیه میکند حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …
جزئیات ِ چشمهایت
کلیات ِ زندگی ِ من است . . .
هرچند تنهایی را دوست ندارم ، اما دوست دارم در قلب تو تنهای تنها باشم !
دلم که برایت تنگ می شود ،سرک میکشم لابه لای نوشته هایم …
هیچ جای دیگری نیست که اینقدر پر باشد از تو !



















