فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

وقتی یکی را دوست دارید، آرزوھایتان آرزوھای اوست.

وقتی یکی را دوست دارید، به زندگی ھم عشق می ورزید.

وقتی یکی را دوست دارید، واژه تنھایی برایتان بی معناست.

وقتی یکی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید.

وقتی یکی را دوست دارید، ناخودآگاه برایش احترام خاصی قائل ھستید.

وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

وقتی یکی را دوست دارید، ھر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید.

وقتی یکی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است.

وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که ھستید، احساس امنیت می کنید.

وقتی یکی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اھمیت می دھید.

وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید از خواسته ھای خود برای شادی او بگذرید.

وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به ھر کاری بزنید.

وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید به ھر جایی بروید که فقط او در کنارتان باشد.

وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامش تان می شود.

وقتی یکی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید.

وقتی یکی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.

وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

وقتی یکی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بھترین خواھد بود اگر چه در واقع چنین نباشد.

وقتی یکی را دوست دارید، تحمل سختی ھا برایتان آسان و دلخوشی ھای زندگی تان فراوان می شوند.

وقتی یکی را دوست دارید، به ھمه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوھای تان را آسان می شمارید.

وقتی یکی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.

وقتی یکی را دوست دارید،  شادی هایش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی هایش برایتان سنگین ترین غم دنیاست



تاريخ : چهار شنبه 29 مهر 1394 | 23:42 | نویسنده : PHILIP LAHM |

باران رو دوست دارم .. 

 

صدایش .. هوایش .. عطرش .. نفس هایش ...

 

باران را دوست دارم 

 

مثل خودم دیوانه است .. 

 

کاری ندارد چه هستی و کی هستی ..

 

وقتی بیاید .. هوایت را عوض میکند . .. 

 

دیوانه ات میکند باران .. 

 

با باران 

 

میتوانی زندگیت را از نو شروع کنی

 

تمام حرفها و کنایه هارا دور بریزی و یکبار دیگر

 

شروع کنی

 

باران شاید .. 

 

شاید دلتنگ کسی است که نیست .. 

 

باران را دوست دارم 

 

چون ...

 

مثل خودم استــ ..

 

بی هوایت میکند .. دیوانه ات میکند .. !

 

سهراب اشتباه میگوید که زیر باران میتوان عاشق شد

 

زیر باران بایـــد عاشق شد ..



تاريخ : چهار شنبه 29 مهر 1394 | 23:10 | نویسنده : PHILIP LAHM |

من همان شبان عاشقم 

سینه چاک و ساکت و غریب 

بی‌تکلف و رها 

در خراب دشتهای دور 

 

در پی تو می‌دوم 

ساده و صبور 

یک سبد ستاره چیده‌ام برای تو 

یک سبد ستاره 

کوزه ای پرآب 

دسته‌ای گل از نگاه آفتاب 

 

یک عبا برای شانه‌های مهربان تو 

در شبان سرد 

چاروقی برای گامهای پرتوان تو 

در هجوم درد

 

من همان بلال الکنم 

در تلفط تو ناتوان 

آه از عتاب! 



تاريخ : چهار شنبه 29 مهر 1394 | 23:9 | نویسنده : PHILIP LAHM |

به زندانی گفتند:

تنها تر از تو کیست؟

گفت کسی که دلش زندانی دیگری است...



تاريخ : چهار شنبه 29 مهر 1394 | 11:49 | نویسنده : PHILIP LAHM |

عاشق نشو ای دل با تنهایی سر کن

حالم رو میبینی حرفامو باور کن

عاشق نشو ای دل عاشق شدن درده

میسوزی میمیری این دنیا نامرده



تاريخ : چهار شنبه 29 مهر 1394 | 11:46 | نویسنده : PHILIP LAHM |

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ:


ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ

ﺑﺪﻭﻥ ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﻩ

ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻩ . . .

 



تاريخ : چهار شنبه 29 مهر 1394 | 11:45 | نویسنده : PHILIP LAHM |

پسر 10 ساله ای وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. 
پسر پرسید: بستنی شکلاتی چند است؟
خدمتکار گفت 50 سنت. پسرک پول خردهایش را شمرد، بعد پرسید بستنی معمولی چند است؟
خدمتکار با توجه به اینکه تمامی میزها پرشده بود و عده ای نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودند، با بی حوصلگی گفت: 35 سنت.
پسرک همان بستنی معمولی را سفارش داد. خدمتکار بستنی را آورد و صورت حساب را به پسرک داد و رفت..!
پسرک بستنی اش را تمام کرد، صورت حساب را به صندوق پرداخت کرد و رفت...
هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت..! پسر بچه روی میز کنار بشقاب خالی 15 سنت انعام گذاشته بود؛ در صورتی که می توانست بستنی شکلاتی بخرد.
.
.
شکسپیر چه زیبا می گوید:
بعضی بزرگ زاده می شوند،
برخی بزرگی را به دست می آورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند..!

 



تاريخ : سه شنبه 28 مهر 1394 | 15:9 | نویسنده : PHILIP LAHM |

ابــرها را کـنار زده ام منــتظرت
بـر پـشت بـام دلـم دراز کـشیـده ام
تـا لبـخـندت را
در آغـوش گـیـرم.
بیـا کـه آسمـان سیـاهـم ستـاره زیـاد دیـده
مـاه کـم دارد
تـا بـدرخشد چـشمـانـم…



تاريخ : دو شنبه 27 مهر 1394 | 21:37 | نویسنده : PHILIP LAHM |

گفتمش: دل مي‏خري؟! پرسيد چند؟! گفتمش: دل مال تو، تنها بخند. خنده کرد

 

 و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روي

 

 خاک افتاده بود جاي پايش روي دل جا مانده بود

شعر از یه بنده خدا



تاريخ : دو شنبه 27 مهر 1394 | 21:27 | نویسنده : PHILIP LAHM |

تمام آرزوی امشب من

ندیدن فرداست



تاريخ : یک شنبه 26 مهر 1394 | 17:46 | نویسنده : PHILIP LAHM |

عاشقم من عاشقی دلخسته ام

بر جهان اخرت دل بسته ام

در میان این جهان و آن جهان

عاشق عشق تکی پیوسته ام

مرگ من را عامل شادی بکن

در زمانی ک کفن را بسته ام

عاشق رخسار عاشق پیشه ام

عقل خود از ناامیدی شسته ام

 



تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 15:11 | نویسنده : PHILIP LAHM |

از تکرار روزهای خسته،

از شبهای تنهایی ،از دوستان بی معرفت،

از همه مردمانی که حرفهایشان دروغ و تکراری است. 

نمی دانم چگونه زندگی کنم !

چگونه زندگی کردن را از یاد برده ام ...

همه جا را سکوت سرد و دلتنگ کننده ای فرا گرفته

دلم برای شادی ها تنگ شده برای خنده های بلند...



تاريخ : شنبه 25 مهر 1394 | 14:51 | نویسنده : PHILIP LAHM |

دوست دارم فراوون /_ میگم اینو چ آسون 

خیلی عاشق عشقمم  

نمک در نمکدان شوری ندارد / دل من طاقت دوری ندارد

هعییییی روزگار ....



تاريخ : جمعه 24 مهر 1394 | 19:49 | نویسنده : PHILIP LAHM |

کمی عشق مبخواهد.....

 

بی دردسر،،،

 

بی دلهره .....

 

دلم کمی خنده میخواهد.....

 

بی خجالت ،،،

 

بی ترس .....

 

دلم کمی دویدن میخواهدبااو..........

 

درخیابان ،،،

 

بی نگاه هرزه ،،،

 

بی تعصب.....

 

دلم کمی آرامش میخواهد.....

 

با دویدن ،دربادوباران.....

 

کمی هم آغوش میخواهد.....

 

بی دغدغه،،،

 

آرام



تاريخ : جمعه 24 مهر 1394 | 8:33 | نویسنده : PHILIP LAHM |

به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد

 

که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد 

 

لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم 

 

هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد 

 

با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر 

 

هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد 

 

خواستند از تو بگویند شبی شاعرها 

 

عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

از یه بنده خدا 



تاريخ : پنج شنبه 23 مهر 1394 | 22:26 | نویسنده : PHILIP LAHM |

به کنارهم بودن عادت نکنید بلکه با عشق زندگی کنید؛ این شمایید که باید باعث تداوم زندگی‌تون بشید!



تاريخ : پنج شنبه 23 مهر 1394 | 13:15 | نویسنده : PHILIP LAHM |

عشق رفت اندر دلم جایی بجز غمخانه نیست

عشق عاقل بود ،،همچون من ک او دیوانه نیست

عشق را رفته بدانم ک دلش را جا گذاشت

لیک دانم ک دلش همچون دلم ویرانه نیست

عشق من رفتا ز نزد من ولی یادش ک هست

یاد او ماند به یاد من ک دل کاشانه نیست

دل ک باشد خانه ام پس او عزیز خانه است

دل ک باشد باغ او بلبل چراغ خانه است

 



تاريخ : چهار شنبه 22 مهر 1394 | 18:6 | نویسنده : PHILIP LAHM |

 

طی زمان کن ای فلک ، مژده‌ی وصل یار را   پاره‌ای از میان ببر این شب انتظار را
شد به گمان دیدنی، عمر تمام و ، من همان   چشم به ره نشانده‌ام جان امیدوار را
هم تو مگر پیاله‌ای، بخشی از آن می کهن   ور نه شراب دیگری نشکند این خمار را
شد ز تو زهر خوردنم مایه‌ی رشک عالمی   بسکه به ذوق می‌کشم این می ناگوار را
نیم شرر ز عشق بس تا ز زمین عافیت   دود بر آسمان رسد خرمن اعتبار را
وحشی اگر تو عاشقی کو نفس تورا اثر   هست نشانه‌ای دگر سینه‌ی داغدار را


تاريخ : پنج شنبه 2 مهر 1394 | 8:38 | نویسنده : PHILIP LAHM |

بفرما ماهی گلکم!ماهی کیلیکا هههه
بابا،بای*ای بابا چشم عشقم شب باز بیای ها ماهم
رای مو دیگه؟!هههه//خخ مگ براجا دیه یی هم هس؟8هههه چ جالب مگه پسرا هم تاف می زنن گلم؟!خخخخخخ
od.ir/i/00828/is0ggcpmp6if.jpg/تو این خنوک افتادم خخ7 نه اتفاقا خیلی نازه عشقم ماهی گلم
2ااااااز اووفتادی عشقم واااااای خوشگل خودمو گوگولی من//فدات شه سجاد الهی7الهی قربونت برم خوشگل من
س/./نه عشقم اخرشب ک اومدیم،بعد هروقت بت گفتم بپاکش9چشم دنیای من بوووس
گلکم؛شب باز بحرفیم،شب باید حالت عالی باشه ها8چشم اقای من تو هم همینطور گلکم بای ماهم باید برم
سواد رسانه ایه ماهم خب؟!/خب گلم8بعد معلممون می گفت ک عشقم ،////////////■
ه بود مخواستم ببینمت،بوووس7ای جوووونم الهی دورت بگردم تو ک از خودت برام نمی زاری گلکم همش من می زارم
این رژش غلیظه یا من؟.،/ببین،تو میخوای رژ بزنی ک روح داشته باشه بقول خودت نه؟.....■
یه سوال گلم....■
نو دیدی ک تیپت عادی بود منم همه بودم.حتما جزو همه یم دیه8نه تیپ من عادی نبود ! من شلوار سفید پام /■
ت مخواد مکنی،بمیرم ک خوبه8نمی دونستم یه رژ اینطوریت بکنه!سجاد منم ادمم ممکن الخطام//////////□■
...//////■
عشق من؟!...■
؟؟*هیچی گلم هیچی/جواب من هیچی نبود نازنین من،،**بود سجاد من///////............■
ن گفتم کمتر بزن؛کم تر؛چون رژ خیلی ضایعه تو چشه،&رژایه ضایع تویه چشم ندیدی پس عشقم
از این ب بعد نازنینم ببین....■
ت،حوصله گیر دادن هم دیه ندارم،وللش*سجادم به من گیرای الکی میدی! تو میگی تیپ نمی زنی /////■
////////////■
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • حسابدار مجرب