لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
دل من تنگ تو شد ، کاش که پیدا بشوی
که بیایی و در این تنگی دل جا بشوی
تو فقط امده بودی که دل از من ببری ؟
بروی ، دور شوی ، قصه و رویا بشوی ؟
انقلابی شده در سینه من ، فتنه ی توست
سبزی چشم تو باعث شده رسوا بشوی
من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم
بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی
غرق عشق تو شدم ، بلکه تو شاید روزی
دل به دریا بزنی ، عازم دریا بشوی
حیف ما نیست که با عشق به جایی نرسیم
حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی ؟
نم باران ، لب دریا ، غم تو ، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد ، کاش که پیدا بشوی
دلتنگتم ولی افسوس ک نظاره کردنت شده برای من آرزو؛حیف افسوس
خدایا بلاخره یا ببینمش یا بمیرم اخه زندگی بدون دیدنش بی معنایه؛
[ احسان نصری ]
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : شنبه 17 مرداد 1394
| 14:52 | نویسنده : PHILIP LAHM |




















لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید